حجت الاسلام مجید انصاری در گفتگویی تفصیلی با خبرگزاری ایسنا مقولات فراوانی را ناظر به فعالیت های سیاسی این روزهای اصلاح طلبان مطرح کرده است.

مقولاتی که البته بخش اعظمی از آنها تقلایی است تا بتواند با فتنه پوشی، اصلاح طلبان را بدون پرداخت کمترین هزینه پس از وقایع فتنه بار سال 88 به صحنه سیاسی کشور بازگرداند و البته این عملیات "ریکاوری"! نیز گویا قرار است با هم پوشانی تثلیث انصاری، خاتمی و خوئینی ها به نتیجه ای برسد که طی آن فضای پیش روی اصلاح طلبان به شدت عادی سازی و از طرفی زمینه برای طرح دوباره اصلاح طلبان در سپهر سیاسی کشور نیز ایجاد شود.

این در حالی است که فعالیت سیاسی دوباره اصلاح طلبان با وقایع فتنه سال 88 به شدت مخدوش شده است و عموم فعالان سیاسی معتقدند که شرط ایجاد زمینه برای فعالیت دوباره آنها یا تغییر نام اصلاح طلبان است و یا تعیین مرز صریح و دقیق آنها با مقولاتی که جملگی از عوامل مقوّم فتنه در سال 88 به شمار می رفتند.

مسئله ای که البته تاکنون اتفاق نیفتاده است.

انصاری در صحبت های خود به صورت تلویحی ضمن تایید تئوری های سیدمحمد خاتمی برای بازگشت اصلاح طلبان؛ در تلاش برای فتنه پوشی، از هیچیک از مواضع خطرناک اصلاح طلبان در سال 88 و قبل از آن دست نمی یازد و با طرح مقولاتی مثل "حمایت مردم از نظام" سعی می کند تا این مسئله به نحوی محل سوال قرار گیرد.

مجید انصاری در گفتگوی خود با ایسنا پیرامون مسئله جنبش برانداز سبز و ارتباط آن با اصلاح طلبان این جمله را مطرح می کند: "هم‌اکنون ارتباطی تشکیلاتی یا همکاری تعریف شده‌ای میان جبهه اصلاحات و جریانات برانداز وجود ندارد و در گذشته هم وجود نداشته است. مساله این است که جبهه غیر از حزب است؛ حزب دارای اساسنامه و حدود و ثغور روشنی است، اما جبهه دارای ضوابط و ساختاری تشکیلاتی نیست، لذا ممکن است برخی افراد یا گروه‌ها خود را به جبهه‌ای نزدیک‌تر احساس کنند و در موضوعی اشتراک نظر پررنگی پیدا کنند، در حالی که اگر همه مسائل مورد بررسی قرار گیرد، موارد اختلاف آن‌ها با یکدیگر خیلی بیشتر از موارد اتفاق باشد، و این تقارب‌های اسمی و غیررسمی در بزنگاه‌های خاص سیاسی بیشتر شکل می‌گیرد که یکی از مهم‌ترین بزنگاه‌ها همان انتخابات است."

و البته نکته واضح نیز در صحبت فرافکنانه آقای انصاری این است که جریان اصلاحات و چهره های آن هیچگاه تلاشی برای "بررسی همه مسائل"!!! با هیچ گروه براندازی نکرده اند.

آنها در قبال اینکه اغتشاشگران به لقب "خداجو" مفتخر شدند هیچ عکس العملی نشان ندادند و به عنوان چهره هایی که سابقاً در کنار نظام بوده اند نیز درباره دروغ بزرگ "تقلب" نه تنها هیچ واکنشی نشان ندادند بلکه رفتارهای آنها از جانب عده ای تعبیر به مشتی ایما و اشاره برای ماندن اعتراضات در صحنه شد.

انصاری همچنین در نظری دیگر می گوید: "برخورد صادقانه با مردم به دور از آمار سازی های اغراق‌آمیز و بیان متوازن پیشرفت‌ها و نارسایی‌ها می‌تواند نقش موثری در جلب حمایت عامه از نظام فراهم سازد."

*اصلاح طلبان همچنان سر آشتی با مردم و کشور را ندارند

این صحبت وی در حالتی منصفانه هم حتی نشان می دهد که اصلاح طلبان همچنان سر آشتی با مردم و کشور را ندارند. اینکه اقلیتی متهم به فتنه گری در گوشه یک ضلع بنشینند با اسم دلسوزی برای نظام! اینگونه بگویند که با مردم صادقانه برخورد نمی شود و اخبار کشور آمارسازی های اغراق آمیز است ظلمی سابقه دار است که در ماجرای قتل های زنجیره ای، در فتنه 18 تیرماه 78 و در فتنه سال 88 نیز رخ نمود. و البته این نکته از حافظ مردم نیز پاک نمی شود.

مسئله دیگر آن است که منظور چهره های اصلاح طلب از به کار بردن واژه "نظام"! و یا "حمایت از نظام"! چیست؟

این نکته ای است که حجت الاسلام انصاریان بعنوان یک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام باید درباره به کار بردن آن تقوای بیشتری به خرج بدهد و در زمینی بازی نکند که وضوح آن آشکار شده و اشخاصی مثل مصطفی تاج زاده!!! پیش از این تمام مهره های این بازی را سوزانده اند.

در واقع آنها با نام بردن از "نظام" و طرح مفهومی "حمایت از نظام" قصد دارند به سمتی اشاره کنند که ستون خیمه انقلاب اسلامی ما در آنجا قرار دارد و صد البته حجج اشاره شده یعنی انصاری، خاتمی و خوئینی ها باید بدانند که همه مردم ایران، پشت به پشت در کنار این رکن رکین ایستاده اند و نخواهند گذاشت عده ای با شیطنت در ساحت مفاهیم، خواب دوباره "هر هفت روز یک بحران" را در سر بپرورانند.



انصاری در بخش دیگری از صحبت خود با تکرار تلویحی تئوری خاتمی مبنی بر اینکه نظام و کسانیکه در فتنه 88 بعنوان معترض حضور داشته و البته سرکوب شده اند، بیایند و با یکدیگر آشتی کنند، می گوید: "دلخوری‌هایی که به هر دلیل در جریان انتخابات گذشته پیش آمده است و کدورت‌ها با یک سعه صدر و گذشت متقابل کنار گذاشته شود... فضای سیاسی کشور اقتضاء می‌کند با یک نگاه برادرانه، گذشت و اغماض، عفو و تفاهم به استقبال انتخابات ریاست جمهوری برویم و لازمه این کار این است که دست خناس‌ها و عناصر افراطی و جریانات مشکوک و کسانی که نان و نامشان در اختلاف افکنی و دمیدن در کوره اختلاف است، قطع شود."

انصاری در حالی با پیروی از تئوری سیاسی "دزموند توتو" از مهربانی و گذشت و غیره سخن می گوید که فی الواقع رخدادهایی که در انتخابات ریاست جمهوری گذشته پیش آمد نه کدورت و دلخوری کودکانه که "فتنه" و "فتنه انگیزی" بود.

مقوله ای که جان کشور را برای بیش از 8 ماه آزرد، خون های زیادی را بر زمین ریخت و همانند یک بیماری ریشه دواند و اگر نبود نوش داروی "9 دی" مشخص نبود چه بر سر ایران عزیز ما می آمد؟

*فتنه گران فقط با گذشت و اغماض پاک نمی شوند

آقای انصاری که درس دین خوانده است باید بداند که در قبال حق الناس و مسائلی که به حکومت مسلمین مربوط می شود، گذشت و اغماض تمام ماجرا نیست و صد البته روشن شدن همه ابعاد موهوم یک فتنه، ابراز برائت صریح و مکرر از آن و اعتراف به اشتباهات نیز ضمن خواست مجازات عوامل فتنه، ابعادی دیگری از آن است.

مسئله ای که در رفتارهای این روزهای اصلاح طلبان همانند یک حلقه مفقوده است و هیچ اثری از آن نیست و زودا که این حلقه مفقوده سبب گستتن زنجیر اصلاحات برای همیشه شود.

نکته بارز اصلی در صحبت های حجت الاسلام انصاری و تلاش وی برای اظهار نظر نیز این است که اساساً کسی هم در روزهای اخیر منتظر اصلاح طلبان نیست که به بهانه دلسوزی برای نظام! بخواهند وارد صحنه شوند و با فتنه پوشی، تمام مقولاتی که سال 87! بر روی آن دست گذاشته بودند و دست آخر به فتنه انجامید را باز هم تکرار کنند؟!

چهره های اصلاحات باید بدانند که ذهن مردم ایران به این زودی که آنها تصور کرده اند، عبرت های فتنه را فراموش نخواهند کرد.

 چه اینکه باید دانست اثرات فتنه انگیزی اصلاح طلبان بر تارک تاریخ ایران حک شده است و نقش حک شده همیشه مانا خواهد بود.